1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

« انقلاب قرار بود دست سیاسیون و نظامی‏ها را از ورزش کوتاه کند»<br> مروری بر ورزش ایران پس از انقلاب در گفت‌وگو با مهدی رستم‌پور

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

مهدی رستم‌پور، خبرنگار ورزشی در گفت‌وگویی با دویچه وله از سیر ورزش ایران پس از انقلاب اسلامی سخن‌می‌گوید. به نظر او اگر شرایط کنونی ایران ادامه یابد، ورزش ایران در بازی‌های آسیایی و المپیک با شکست سنگینی روبرو خواهد شد.

https://p.dw.com/p/Lsr2
مهدی رستم‌پور
مهدی رستم‌پورعکس: Mehr

مهدی رستم‌پور، خبرنگار ورزشی در گفت‌وگویی با دویچه وله از سیر ورزش ایران پس از انقلاب اسلامی سخن‌می‌گوید. به نظر او اگر شرایط کنونی ایران ادامه یابد، ورزش ایران در بازی‌های آسیایی و المپیک با شکست سنگینی روبرو خواهد شد.

دویچه وله: ۳۱ سال از وقوع انقلاب در ایران می‏گذرد. شما فراز و نشیب، رشد، ترقی و تکامل ورزش کشتی را که همیشه یک ورزش سنتی و ملی برای ایرانیان بوده است، در ۳۱ سال اخیر در ایران چگونه ارزیابی می‏کنید؟

مهدی رستم‌پور: کشتی در کنار فوتبال تنها ورزش‏هایی در ایران هستند که در تمام استان‏ها، شهرستان‏ها و چه بسا حتی روستاها، در گوشه گوشه‏ی ایران ریشه دارد. هم در قالب کشتی‏های محلی که در هر استانی وجود دارد و حتی در برخی از استان‏ها چند نوع کشتی محلی داریم که در آیین‏ها، اعیاد مذهبی و عروسی‏ها این کشتی‏ها برگزار می‏شود. غیر از این هم کشتی آزاد و فرنگی نیز هرجا که تشکی پهن می‏شود و امکاناتی هست که باشگاهی وجود داشته باشد، با استقبال گسترده‏ی جوانان و نوجوانان کم سن و سال مواجه می‏شود.

در دهه‏ی ۷۰ میلادی و سال‏های آخر حکومت شاهنشاهی، کشتی ایران با اُفت مواجه شد، چرا که ستاره‏های دهه‏ی ۶۰ را دیگر نداشت. وقتی هم که انقلاب شد ما چند سالی در مسابقات مختلف بین‏المللی به صورت یک‏ خط در میان و با فاصله شرکت می‏کردیم . کشتی ایران بعد از این دوره غیبت، از نیمه‏ی دوم دهه‏ی ۸۰ میلادی به طور جدی در مسابقات بین‏المللی حضور پیدا کرد و با طلای علیرضا سلیمانی در سال ۱۹۸۹، اولین مدال طلای کشتی بعد از ۱۶ سال نصیب ایران شد. پیش از این، ایران آخرین مدال طلا را در کشتی در سال ۱۹۷۳در مسابقات قهرمانی جهان به دست آورده بود. دهه‏ی ۹۰ میلادی اوج حضور کشتی ایران بود و فوق‏العاده خوب ظاهر شد. اما با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ۱۷ کشتی‏گیر روس در قالب جمهوری‏های مختلف در مسابقات شرکت می‏کردند و کار نه فقط برای ایران، برای کشورهای دیگر نیز سخت شد. واقعیت این است که کشتی در ایران ریشه دارد و حتی زمانی که مدیریت خوبی هم اعمال نمی‏شود و کادر فنی خوبی بالای سر تیم نیست، باز هم کشتی تک مدال‏های خود را کسب می‏کند.

در حال حاضر هم موقعیت بدی در کشتی فرنگی دنیا نداریم. در کشتی آزاد هم شرایط در سال ۲۰۰۹ خوب بود. در هرحال ورزش اول ایران است و غیر از این هم انتظاری از کشتی نمی‏رود.

دخالت سیاست در ورزش کشتی ایران تا به حال به چه صورت بوده است؟ به یاد داریم که حمید سوریان در تابستان ۲۰۰۹، پس از کسب مدال طلای کشتی فرنگی جهان در دانمارک − گفته می‏شود اجباراً− مدال طلای خود را به احمدی‏نژاد اهدا کرد. ورزش فوتبال ایران که دیگر همه می‏دانند، فوق‏العاده سیاسی شده است. اما میزان سیاست در کشتی به چه نحوی است؟

قرار بود انقلاب اسلامی دخالت سیاسیون و نظامی‏ها در ورزش را قطع کند. اولین تصویری که بعد از انقلاب از ورزش در رسانه‏ها منتشر شد، تصویر هجوم جوانان انقلابی به باشگاه تاج در خیابان نظام‏آباد کنونی است که اسلحه‏ به‏دست برخی از مسئولین باشگاه تاج را که در محل باشگاه بودند، سینه‏ی دیوار ردیف کرده‏اند و اسلحه‏ها را به سمت‏شان نشانه رفته‏اند. تیتر کیهان ورزشی هم این بود که «باشگاه تاج به تصرف جوانان انقلابی درآمد»!

انقلاب قرار بود دست سیاسیون و نظامی‏ها را از ورزش کوتاه کند؛ اما اگر مداخله‏ی نظامیان و هم‏چنین سیاست در کشتی، فوتبال و به طور کلی در ورزش قبل و بعد از انقلاب را به لحاظ آماری با هم مقایسه کنیم، این مداخلات اصلا قابل قیاس نیست و پس از انقلاب خیلی بیشتر شده است. به گونه‏ای که قبل از انقلاب قرار نبود از ورزش به عنوان دست‏آویز در میادین بین‏المللی استفاده شود و چنین نیتی را در فعالیت‏های ورزشی پیش از انقلاب به ندرت می‏بینیم. در این دوره خارج از ایران از ورزشکاران توقع تبلیغات ایدئولوژیک و مسایلی از این دست خیلی به ندرت اتفاق می‏افتاد. اما این دخالت‏ها و توقعات بعد از انقلاب در ورزش بانوان، ورزش آقایان، فوتبال، کشتی و… آن‏قدر گسترده است که اگر بخواهیم مصادیق آن را بشماریم، ساعت‏ها طول خواهد کشید. به نظر من، از این حیث در حال حاضر در ایران، سیاست کاملا با ورزش یکی شده است و تفکیک آن غیرممکن است.

حال نگاهی به دیگر ورزش ملی ایرانیان، وزنه‏برداری، بیاندازیم که در حال حاضر با یک رسوایی پس از دیگری و با یک فساد و فاجعه‏ پس از دیگری روبرو است. وزنه‏برداری ایران در ۳۱ سال گذشته چه روندی را داشته؟

بعد از خداحافظی محمد نصیری و مدالی که او در المپیک مونترال گرفت، وزنه‏برداری ایران چیزی نداشت. حتی در سطح آسیا نیز گاهی اوقات دست خالی می‏ماندیم. تا این که گئورگی ایوانف و همسرش به ایران آمدند و خدمات زیادی را به وزنه‏برداری ایران ارائه کردند. در این دوره نسل طلایی وزنه‏برداری ایران با شاهین نصیری، میرحسین توکلی، کوروش باقری، حسین رضازاده، حسین برخواه، به دنیای وزنه‏برداری معرفی شدند. تا این که بعد از ماجرای دوپینگ ۹ وزنه‏بردار، ایوانف همه چیز را به گردن گرفت. مسئولیت همه‏ی آن اتفاقات را پذیرفت و از ایران رفت و دوران افول وزنه‏برداری ایران نیز آغاز شد. بعد از خداحافظی حسین رضازاده نیز وقایع اخیر وزنه‏برداری پیش آمد. بعد از سپردن کلیه‏ی مسئولیت‏ها در وزنه‏برداری به رضازاده و دوپینگ‏های مکرر که برخلاف دوران ایوانف، این بار همه مقصرند، غیر از سرمربی و رییس فدراسیون (در حالی که آن زمان تمام تقصیرات به گردن ایوانف انداخته شد)، من چشم‏انداز مثبتی از آینده‏ی وزنه‏برداری نمی‏بینم. خود مسئولین فدراسیون وزنه‏برداری نیز قائدتا باید با من موافق باشند. در حال حاضر هم گفته شده که تیم وزنه‏برداری فعلا به هیچ مسافرتی نرود، در هیچ مسابقه‏ی برون‏مرزی‏ای شرکت نکند تا پاک‏سازی در این رشته‏ی ورزشی انجام شود. در شرایطی که وزنه‏برداران کنونی یکی پس از دیگری محروم می‏شوند، طبیعی است که خانواده‏ها از این که فرزندانشان را در رشته‏ای ثبت‏نام کنند که در آن فقط حرف از قرص و آمپول هست، استقبال نمی‏کنند. امروز مشخص شده که این وزنه‏ برداران در حالی که با نمادهای مذهبی وزنه می‏زدند و روی لباس‏های‏شان هم شعار‏های مذهبی نوشته شده بود، از قرص و آمپول و مواد غیرمجاز استفاده می‏کردند که امر مذمومی در دنیای ورزش است و حرکتی غیرورزشی و ناجوانمردانه محسوب می‏شود. همه‏ی این‏ها ذهنیت جامعه را نسبت به ورزش وزنه‏برداری به‏هم ریخته است. البته ما وزنه‏بردارانی بسیار بااخلاق و پاک در این ورزش داریم که متاسفانه به آن‏ها میدان داده نمی‏شود.

منوچهر برومند، پیش‏کسوت و اسطوره‏ی وزنه‏برداری ایران، در گفت‏وگویی که اخیرا با دویچه وله داشت، بسیار شفاف اشاره کرد که مسئولان وزنه‏برداری ایران تنها راه قهرمانی را در دوپینگ می‏بینند. این استدلال آقای برومند را چگونه ارزیابی می‏کنید؟

نه فقط این مساله صحت دارد و من صحبت‏های استاد برومند را تایید می‏کنم، بلکه می‏بینیم وزنه‏بردارهای فوق سنگین ایران؛ آقای رشید شریفی و سعید علی حسینی یکی پس از دیگری محروم می‏شوند و مشخصا معتقدند دست‏هایی در کار است تا رکوردهای حسین رضازاده جابه‏جا نشود. عجیب است که به صحبت‏های آن‏ها خیلی اهمیت داده نمی‏شود و هم‏چنان مرد اول و آخر وزنه‏برداری ایران رضازاده است. مادامی که این شرایط ادامه پیدا کند، نمی‏شود امیدوار بود که جهشی در ورزش وزنه‏برداری دیده شود. مطمئن باشید اولین میدانی که ما متوجه می‏شویم چقدر از آلودگی‏های ورزش وزنه‏برداری لطمه‏ خورده‏ایم، بازی‏های آسیایی است. البته اگر فدراسیون جهانی اصلا اجازه بدهد تیم ما در این مسابقات شرکت کند. اگر سعید علی حسینی، تنها کسی که می‏تواند با ماتیاس اشتاینر آلمانی در المپیک لندن رقابت کند (امیدوارم آینده‏‏ی این جوان دست‏آویز مسایل پشت پرده قرار نگیرد و محروم نشود)، محروم شود، در بازی‏های آسیایی گوان‏جو حتی کسب یک مدال برنز هم دور از دسترس وزنه‏برداری ایران خواهد بود که می‏تواند برای ورزش افتخارآفرین و ریشه‏دار وزنه‏برداری در ایران، یک فاجعه باشد.

برسیم به ورزش‏های رزمی، مانند تکواندو و کاراته و از جمله رشته‏های ورزشی توپی و تیمی مانند والیبال و بسکتبال که می‏توان گفت ملی‏پوشان ایرانی در این رشته‏ها موفقیت بی‏نظیری داشته‏اند.

به طور کلی در تمام رشته‏های ورزشی اگر بخواهیم قبل و بعد از انقلاب را از بعد نتیجه‏گیری مقایسه کنیم؛ ورزش‏های رزمی مانند کاراته و تکواندو ورزش‏های نوپایی در سطح جهان هستند و پیش از انقلاب فقط در سال‏های آخر دهه‏ی ۷۰ میلادی بود که این رشته‏ها به تدریج داشت در ایران جا می‏افتاد و فعالیت در این رشته بیشتر به بعد از انقلاب برمی‏گردد. به همین دلیل نمی‏توان وضعیت این رشته‏ها را پیش و پس از انقلاب با هم مقایسه کرد. اما در تمام رشته‏های ورزشی، صرف‏نظر از ورزش‏های رزمی، فکر می‏کنم فقط بسکتبال و والیبال هستند که نسبت به قبل از انقلاب پیشرفت کرده‏اند. به خصوص بسکتبال که نتایج این رشته واقعا حیرت‏انگیز بوده است و ورزشکارانی فوق‏العاده حرفه‏ای تربیت کرده است. ورزشکارانی با اخلاق، به دور از حاشیه، با شرایط استاندارد و در سطح حتی جهانی، به المپیک صعود می‏کنند، در ام‏.بی‏.ای نماینده داریم، یا صمد نیک‏خواه بهرامی که مدتی در فرانسه بازی کرد. وضعیت بسکتبال ایران واقعا فوق‏العاده است که نتیجه‏ی اعتماد به مدیریت محمود مشحون است که خود از خانواده‏ی بسکتبال بوده و در این رشته زحمت کشیده است و تیمی را از نوجوانان پرورش داد تا بزرگسالان. گرچه وقتی مصاحبه‏های بازیکنان این رشته را می‏خوانیم، معتقدند چون ورزش بسکتبال از ورزش‏های پرطرف‏دار دنیا است، اگر این روند لحظه‏ای قطع شود و اگر لحظه‏ای غفلت کنیم، باز هم عقب می‏افتیم و تیم‏های دیگر می‏آیند ما را می‏گیرند. که امیدوارم این اتفاق رخ ندهد. والیبال موقعیت بسکتبال را در سطح آسیا ندارد. بسکتبال ما الان حرف اول آسیا را می‏زند. اما در والیبال بیشتر در رده‏های سنی نوجوانان و جوانان موفق بوده‏ایم و جهش خوبی داشته‌ایم. استارت کار هم از دورانی زده شده که محمد رضا یزدانی خرم رییس فدراسیون والیبال شد و والیبالی که فدراسیون آن فقط یک اتاق زیرپله در پارک شهر بود، الان یکی از بهترین لیگ‏های ورزشی ایران را دارد برگزار می‏کند و هم‏چنین از پرتماشاگرترین لیگ‏های ما نیز هست. در رده‏های سنی نوجوانان و جوانان نیز والیبال نتایج فوق‏العاده خوبی گرفته است. گرچه شاعبه‏ی صغر سنی پیرامون موفقیت‏هایی که ما در رده‏های سنی پایه در رشته‏های مختلف به دست می‏آوریم، همواره وجود داشته است.

پرسش پایانی‏ام از شما، در مورد چشم‏انداز رشته‏های ورزشی ملی ایران در سال‏های آینده است. ورزش از سوی سیاستمداران ایران، به قول معروف، به عنوان ابزار مورد استفاده یا شاید هم سوءاستفاده قرار گرفته شده و احتمالا هم‏چنان هم خواهد گرفت. چه چشم‏اندازی را برای ورزش ایران می‏بینید؟

وقتی کشوری در شرایط دمکراتیک و آزاد به سر می‏برد، طبیعتا در عرصه‏های فرهنگ، هنر، اقتصاد و ورزش هم پیشرفت می‏کند و رو به رشد می‏رود و پیشرفت در این زمینه‏ها نسبت مستقیمی با شرایط سیاسی جامعه دارد. زمانی در دهه‏ی ۹۰ ورزشکاران کره‏ی شمالی در مسابقات مختلف عالی ظاهر می‏شدند. اما الان ورزش کره‏ی شمالی در سطح دنیا دارد محو می‏شود و دیگر از جایگاهی که در ژیمناستیک، شنا و کشتی آزاد داشت، برخوردار نیست. در ورزش کوبا هم همین‏طور؛ دیگر کم‏تر نشانی از ستاره‏های دهه‏ی ۸۰ و دهه‏ی ۹۰ کوبا، می‏بینیم. یعنی متاثر از شرایط سیاسی آن مملکت، قاعدتا ورزش هم آسیب می‏بیند یا این که پیشرفت می‏کند. من فکر می‏کنم اگر شرایط کنونی ایران و التهابی که الان در سطح جامعه وجود دارد، ادامه داشته باشد، در بازی‏های آسیایی گوان‏جو نمی‏توانیم نتایج بازی‏های آسیایی دوحه را تکرار کنیم و در المپیک لندن هم ورزش ایران شکست بسیار سنگینی را خواهد خورد. ولی امیدوارم که مردم به خواسته‏ی خود برسند. ایران کشور آزادی بشود و به آن‏ چیزی که استحقاق‏اش را دارد برسد. قاعدتا ورزش هم می‏تواند شرایط مطلوبی داشته باشد. به خاطر این که ما جامعه‏ی جوانی داریم. علاقه‏مندی مردم به ورزش و رویکردی که جوان‏ها به ورزش نشان داده‏اند، حداقل در سطح آسیا ، فوق‏العاده است و ایران می‏تواند یکی از قدرت‏های برتر ورزش آسیا و یکی از کشورهای صاحب حرف در سطح ورزش دنیا، حداقل در رشته‏های انفرادی باشد.

مصاحبه‌گر: فرید اشرفیان

تحریریه: شهرام احدی

پرش از قسمت در همین زمینه